واقعیت های مهاجرت به استرالیا
واقعیت های مهاجرت به استرالیا

هر مهاجرتی داستان منحصر به فرد خود را دارد. ما قبل از جابجایی، تصاویری ذهنی از مقصدمان می‌سازیم، اما واقعیت ممکن است تفاوت‌های بارزی با آنچه در ذهن داریم، داشته باشد. مهاجرت به استرالیا، کشوری با فرهنگ غنی و تنوع طبیعت بی‌نظیر، هم از این قاعده مستثنی نیست.

ممکن است قبل از رفتن به استرالیا بیشتر دوستان و آشنایان از شما سوالات مختلف و عجیبی بپرسند؛ مثلا:

  • استرالیا میخوای بری؟ اونجا که پره از جک و جونوره!!!! نمیترسی؟
  • ببین حتما قبل رفتن برو موهاتو کراتین کن، چون استرالیا مرطوبه و موهات وز میشه!
  • حالا چرا استرالیا؟ خیلی دور نیست؟
  • اما آیا واقعا مهاجرت به استرالیا این گونه است؟

در این مقاله از ویزاپیک تصورات شما را از استرالیا به چالش می‌کشیم و با واقعیت‌های استرالیا مقایسه می‌کنیم.

از تصور ذهنی پیش از مهاجرت به استرالیا تا واقعیت

مهاجرت به استرالیا در ذهن بسیاری از ما با تصاویری از سواحل بی‌پایان، فرصت‌های شغلی فراوان، و یک زندگی آرام و بی‌دردسر همراه است. انتظار می‌رود که مهاجرت به این کشور، برای ما فصل جدیدی از زندگی را با فرصت‌های تازه و تجربیات جدید آغاز کند.

واقعیت زندگی در استرالیا می‌تواند با تصویر ذهنی ما تفاوت‌های بسیاری داشته باشد. از آب و هوا گرفته تا فرهنگ کاری و اجتماعی، هر بخش می‌تواند چالش‌ها و تجربیات منحصر به فرد خود را به همراه داشته باشد.

بیاید برای اینکه بیشتر با واقعیت‌های استرالیا آشنا شویم سراغ تجربیات یکی از کلاینت‌های ویزاپیک یعنی هانیه برویم که اولین روزهای خود را هنگام مهاجرت به استرالیا این‌گونه بیان می‌کند:

– خب از روز اولی که رسیدیم شروع کنم. من میدونستم استرالیا کشور مهاجرپذریه ولی واقعا انتظار این همه مهاجر رو نداشتم. برای خودم عجیب بود ولی حس آرامش گرفتم. 

با خودم فکر میکردم اولین نفری هستم که دارم یه سری مسائل رو تجربه میکنم. دیدن این همه مهاجر باعث شد فکر کنم اگر همه اینا تونستن، پس منم می‌تونم.

برخورد مردم استرالیا طبق شنیده‌هام خیلی گرم و صمیمی بود. تقریبا خیلی بعیده از بغل کسی رد بشی و بهت لبخند نزنه!

من وقتی رسیدم استرالیا زمستون بود. کلی لباس گرم پوشیده بودم و تو مسیر تا رسیدن به هتل کلی آدم میدیدم که با تاپ و شلوارک دارن می‌دوند. این خیلی برام عجیب بود.

خلاصه به هتل رسیدم و یکم استراحت کردم و قرار شد عصر با همسرم بریم بیرون و یه نگاهی به شهر بندازیم. با کلی ذوق و شوق حاضر شدیم رفتیم بیرون و (سکوت) !!!

هیشکی نیست چرا !!! بیشتر مغازه ها تعطیل بود! و خبری از اون هیاهوی روز نبود.

اینجا بود که فهمیدم نایت لایف نداشتن!!! توی خیابون‌های خلوت شروع کردیم به راه رفتن. از یه کافی شاپ قهوه گرفتیم… کارامل ماکیاتو….خوشحال اومدم بیرون و با اولین قُلپی که خوردم همه صورتم جمع شد تو هم!!!! این چه سمی بود!!!!

همینطور که قدم میزدم داشتم به این فکر میکردم که یعنی من می‌تونم این همه فرق رو تحمل کنم؟! من حتی نمی‌تونستم اون قهوه‌ای که میخوامو بخرم!!! چجوری میتونم یه زندگی رو اینجا از اول بسازم؟

با همین فکرا تو سرم باید از خیابون رد میشدم. طبق معمول اول چپ نگاه کردم دیدم ماشینی نیست پس خواستم رد بشم که دیدم ماشین از سمت راست داره میاد سمتم. سر جام وایسادم! آره اینجا خیابوناشم برعکسه. یا شاید من برعکسم شاید من ذهنم آماده نیست برای اینجا.

با خودم تو راه همین جمله رو تو سرم تکرار میکردم که من باید دیدمو عوض کنم. من باید بپذیرم اومدم تو یه دنیای دیگه و منم که باید عوض بشم نه دنیای جدید!

واقعیت های زندگی در استرالیا

فرهنگ استرالیا ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما درک عمیق فرهنگ این کشور و تعامل با افراد می‌تواند نیازمند زمان و تلاش باشد. از فهم زبان و لهجه‌های مختلف گرفته تا درک نحوه برقراری ارتباط در محیط‌های کاری و اجتماعی، همه و همه بخشی از فرایند یادگیری و تطبیق هستند.

شرایط زندگی و کار در استرالیا می‌تواند بسیار متفاوت از آنچه انتظار می‌رود باشد. از تفاوت‌های در میزان درآمد و هزینه‌ها گرفته تا سیستم‌های حمایتی و خدمات اجتماعی، هر کدام می‌توانند متفاوت باشند.

تطبیق با آب و هوا، محیط زیست و شرایط اقلیمی متفاوت استرالیا یکی دیگر از مواردی است که مهاجران با آن روبرو هستند. آشنایی با محیط زیست و حفاظت از آن، و همچنین سازگاری با سبک زندگی و مصرف انرژی در استرالیا، بخش مهمی از تجربه مهاجرت است. حال بیاید با برخی از این واقعیت‌ها آشنا شویم:

رطوبت هوا در استرالیا

استرالیا دارای آب و هوایی متنوع از نظر رطوبت است. در حالی که شمال و مرکز استرالیا دارای آب و هوایی خشک و کم باران است، نواحی شرقی و جنوب شرقی به دلیل نزدیکی به اقیانوس دارای رطوبت بسیار بالایی می‌باشند. 

به طور متوسط شهرهایی مانند بریزبین، سیدنی و ملبورن دارای بارش و رطوبت بالاتری هستند در حالی که شهرهایی مثل آدلاید، پرت و داروین خشک‌تر و کم باران ترند. البته این تفاوت در فصول مختلف سال نیز تغییر می‌کند، به طوری که در فصول گرم سال رطوبت در سراسر استرالیا پایین و در فصل‌ سرد مرطوب‌تر است.

در این بخش توجه شما را به تجربیات هانیه از رطوبت هوا جلب می‌کنیم:

– من فکر میکردم رطوبت خیلی زیاده. اولین روز که خونه رو تحویل گرفتیم حتی اون آقایی که خونه رو تحویل داد گفت سعی کنید هر روز چند ساعتی پنجره‌ها رو باز بذارید تا خونه مولد (کپک) نگیره. خب زمستون بود. 

ما بخاطر اینکه هیچ تصوری از اینکه چقدر برق مصرف کنیم و چقدر قراره پولش بشه نداشتیم. فقط شنیده بودیم که انرژی گرونه. کلا اسپلت رو کم روشن می‌کردیم و بیشتر لباس می‌پوشیدیم تا گرم بمونیم. این وسط باز کردن پنجره اصلا منطقی بنظر نمیومد.
یه هفته‌ای گذشت تا دستم بیاد باید چیکار کنم. خب هوا مرطوب هست ولی نه مثل شمال خودمون. یعنی حداقل برای من که توی شهرم شرجی نیست. موهامم وز نشد. خونه هم کپک نزد. فقط اینکه لباسا شاید یکم تو زمستون دیرتر خشک میشن. 

هزینه انرژی

هزینه انرژی از جمله برق و گاز در استرالیا نسبتا بالا می‌باشد. به طور متوسط یک خانواده ۴ نفره در استرالیا باید حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار در ماه بابت انرژی هزینه کند. البته این هزینه بسته به منطقه سکونت و مصرف خانوار متغیر است. 

عواملی مانند نوع وسایل برقی مورد استفاده، بهره‌وری انرژی در خانه، تعداد افراد خانواده و شرایط آب و هوایی بر میزان هزینه‌های انرژی تاثیرگذارند. به همین دلیل پیشنهاد می‌شود مهاجران جدید برای کاهش هزینه‌ها در انتخاب وسایل برقی و روشنایی منزل دقت کنند.

باز هم سراغ هانیه می‌رویم تا حرف‌های او را در این رابطه بشنویم:

ما به عنوان کسی که از شرق میاد و شاید اصلا انرژی هیچ وقت برامون دغدغه نبوده باید یاد بگیریم که چجوری مصرف کنیم. البته اینم بگم کلی وسایل گرمایشی با مصرف برق کم هست. مثلا تشک‌های خوشخواب برقی دارن. تو بجای اینکه کلی انرژی مصرف کنی و کل خونه رو گرم کنی زمان خواب تایمر تشک رو با درجه گرمایی که میخوای تنظیم میکنی و تا صبح راحت میخوابی بدونی اینکه حس سرما کنی.

روزها از نور طبیعی استفاده میکنی و عصرها لامپ‌ها رو روشن میکنی. من خیلی زود به این مدل زندگی عادت کردم. استرالیا خیلی حامی محیط زیست هست. اینکه حس کنی تو هم داری سهم خودتو برای آیندگان میدی خیلی حس مثبت و خوبیه.

شهرهای رجینال

علاوه بر شهرهای بزرگ و شناخته شده استرالیا مانند سیدنی، ملبورن و بریزبین، بقیه شهرهای استرالیا رجینال محسوب می‌شوند.

این شهرها معمولا جمعیت کمتری دارند و اقتصاد آنها بر پایه فعالیت‌هایی مانند کشاورزی، معدن و گردشگری استوار است. شهرهای رجینال دارای هزینه زندگی پایین‌تری هستند و برای افرادی که به دنبال آرامش و طبیعت بکرتر هستند، گزینه جذابی به‌شمار می‌روند.

هانیه از تجربه‌اش از زندگی در آدلاید می‌گوید:

از وقتی اومدم هیچ وقت حس نکردم که چون تو یه شهر ریجنال هستم کمبودی هست.

خب اکثرا فکر میکنن شهر ریجنال یعنی روستا! که خب اصلا اینطور نیست. استرالیا بخاطر وسعتش شهرهای کوچیکش هم خیلی بزرگن. تمام امکانات لازم در دسترسته. من تا الان به چیزی برنخوردم که اینجا نداشته باشه! 

زندگی با سرعت متعادلی پیش میره و برای من راستش داره زندگی کردن به معنای واقعی کلمه اتفاق میوفته. ما عادت کردیم فقط کار کنیم نه زندگی ولی اینجا اولویت زندگیه. چرا ساعت ۵ یه بیزینس میبنده؟ با سیستم فکری ما تازه مغازه دارها بعد از ساعت ۵ باید درآمدشون شروع بشه! ولی اینجا همون صاحب بیزینس اول به فکر زندگیه.

لهجه استرالیایی

یکی از ویژگی‌های بارز استرالیایی‌ها، لهجه منحصر به فرد آنهاست. لهجه استرالیایی تلفظ واژه‌ها و عبارات را به نحو خاصی تغییر می‌دهد به طوری که درک صحبت‌های آنها برای غیر استرالیایی‌ها در ابتدا دشوار است.

هانیه در مورد لهجه استرالیایی می‌گوید:

– برسیم به آخرین مورد! لحجه استرالیایی!

راستش من بعد سه ماه هنوز عادت نکردم بهش. 

من سطح زبانم خوب بود. هیچ‌وقت توی سفرهام برای ارتباط گرفتن مشکلی نداشتم ولی اینجا روزهای اول که اصلا من حرف نمی‌زدم چون نمی‌دونستم چی قراره بشنوم. نمی‌دونستم میتونم بفهمن چی میگن یا نه. نمی‌خواستم بگم دوباره تکرار کنن. 

شاید نمی‌خواستم قضاوت بشم برای همین همسرم همیشه صحبت می‌کرد و من در حد یک کلمه تایید می‌کردم. کار به جایی رسید که وقتی خرید می‌رفتیم من دیگه حتی وارد مغازه هم نمی‌شدم. یبار همونطور که بیرون ایستاده بودم. یه خانم پیر چینی رفت داخل مسئول سوپر مارکت که دید زبانش اصلا خوب نیست خیلی شمرده شمرده شروع کرد به صحبت باهاش اون خانم از موبایل عکسی بهش نشون میداد و فروشنده اجناس رو براش میاورد.

اینجا برای من یه تلنگر شد. خب مگه من باید حتما یک نیتیو باشم که بتونم حرف بزنم؟ قطعا اونها هم میدونن که انگلیسی زبان دومه برامون! میدونن تسلط نداریم. از همونجا شروع کردم به ارتباط اولش سخت بود ولی خیلی زود اعتماد بنفسم برگشت. الان هرجا متوجه نشم ازشون خواهش می‌کنم تکرار کنن و اونها هم با زبان ساده‌تر و آروم‌تر حرفشون رو میزنن. یا مثلا حرفشون رو تکرار میکنم و میگم من درست متوجه شدم؟

کلام پایانی

در پایان لازم است خاطرنشان کنیم که مهاجرت به استرالیا یا هر کشور دیگری، تصمیمی سرنوشت‌ساز است که نباید به سادگی و بدون بررسی دقیق تمام جوانب اتخاذ شود. 

هرچند زندگی در استرالیا مزایای خاص خود را دارد، اما عوامل مهمی پیش روی مهاجران وجود دارد که باید آنها را مدنظر قرار داد. داشتن انتظارات واقع‌بینانه، آمادگی روحی و عاطفی، برنامه‌ریزی دقیق مالی، کسب مهارت‌های لازم و بهره‌گیری از تجارب دیگران، راه را برای سازگاری بهتر با شرایط جدید هموار می‌کند.

شما می‌توانید برای تصمیم گیری بهتر با پر کردن فرم ارزیابی رایگان با کارشناسان ما در ویزاپیک در ارتباط باشید تا بهترین تصمیم را بگیرید.

پرسش های متداول

۱. آیا آب و هوای کشور استرالیا مرطوب است؟

بله استرالیا کشوری نسبتا مرطوب است.

۲. شهرهای رجینال کدام شهرها هستند؟ 

به جز ۳ شهر سیدنی، ملبورن و بریزبین بقیه شهرها رجینال هستند.

۳. زبان و لهجه کشور استرالیا چیست؟

مردم استرالیا به زبان انگلیسی حرف می‎زنند و لهجه استرالیایی دارند.

ویزاپیک

اگر بدنبال بهترین موسسه مهاجرتی به استرالیا یا شرکت مهاجرتی برای دریافت ویزا و اقامت با وکیل رسمی و ثبت شده هستید، موسسه مهاجرتی ویزاپیک در خدمت شما است.